اقتصاد مقاومتی

ساخت وبلاگ
سه شنبه 7 بهمن: کامی گفت از دستگاه اکسیژن خسته شدم، گفتم یک روز دیگه طاقت بیار ببینیم فردا دکتر چی می گه؟ گفت اکسیژنم خوبه و دیگه این دستگاه به دردم نمی خوره. (روزها اکسیژنش بین 90 تا 92 هست و شبها یک مقدار پایین میاد، کامی فقط شبها موقع خواب از دستگاه استفاده می کرد)احسان صحبتهای باباشو تایید کرد و گفت به نظر منم بابا دیگه نیاز به این دستگاه نداره، اکسیژن 90 که زیاد پایین نیست. گفتم خود دانید! احسان به وحید پسرخواهرم زنگ زد و گفت دستگاه رو بیارم در خونه تون؟ وحید گفته نه، دستگاه رو با الکل ضد عفونی کنید خودم میام می برمش.وحید بعد از اینکه دستگاه رو به صاحبش تحویل داد و حساب و کتاب کردند زنگ زد و گفت سه میلیون و صد هزار تومن کرایه ی دستگاه می شه. محسن بلافاصله این مبلغ رو واریز کرد.چهارشنبه 8 بهمن: محسن ساعت یک بعد از ظهر به مطب دکتر زنگ زد و برای ساعت 4 وقت گرفت. ساعت سه و نیم من و محسن و کامی سه نفری از خونه بیرون آمدیم و قبل از ساعت 4 جلوی در مطب بودیم، چند نفر دیگه هم بعد از ما آمدند (به همه ساعت 4 نوبت داده بودند!) منشی ها ساعت 4 و ربع آمدند و دکتر ساعت 4 و نیم. دومین نفر ما رفتیم داخل. دکتر دوباره سی تی اسکن 15 آذر کامی رو با دقت زیاد نگاه کرد و بعد از معاینه و تست اکسیژنش گفت دوباره باید اسکن انجام بده. دل من هری ریخت پایین! گفتم آقای دکتر یک ماه پیش گفتید دفعه ی بعد یک عکس ساده می نویسم. گفت اکسیژنش پایینه، عکس دیگه چیزی رو نشون نمی ده، باید اسکن انجام بشه تا من بفهمم نیاز به دارو داره یا نه؟ اسکن رو که انجام دادید بیمار رو ببرید خونه و فقط CD اسکن رو برای من بیارید.برای اسکن رفتیم بیمارستانی که دکتر گفته بود. بیمارستان مثل همیشه غلغله بود، به محسن گفتم آدم خوبه اقتصاد مقاومتی...ادامه مطلب
ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 67 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 18:23

بزرگ عزیزیادتونه یک بار گفتید شهریار شبیه فرانسوی ها شده؟بله شهریار متولد کانادا بود و  ظاهرش شبیه فرانسوی ها شده بود، اما او یک شاهزاده ی پارسی بود... یک اصیل زاده ی ایرانی...شهریار فرزند شما و فرزند همه ی ما بود... بود... بود... بود...با قلبی مالامال از غم و اندوه، درگذشت جانگداز فرزند کوچک دوست عزیزمان بزرگ را که فقط 17 بهار از عمرش گذشته بود و بر اثر سانحه دارفانی را وداع گفت، به بزرگ عزیز و همسر و فرزند دیگرشان کیارش نازنین، تسلیت عرض می کنم. دردی این‌چنین را هیچ مرهمی التیام نمی‌بخشد، امیدوارم خداوند چراغ‌های آرامش و صبوری را در دلشان روشن کند. روحش شاد و قرین آرامشبعد از تو تا همیشه شب‌ها و روزهابی ماه و مهر می‌گذرند از کنار ما اما پشت دریچه‌ها و در عمق سینه‌هاخورشید یاد تو همواره روشن است نوشته شده در  یکشنبه بیستم تیر ۱۴۰۰ساعت 12:7&nbsp نویسنده مریم  اقتصاد مقاومتی...ادامه مطلب
ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 74 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 18:23

- در زمان  ریاست جمهوری روحانی (با همه ی ضعفها و کاستی ها) حقوق بازنشستگان کشوری، آخر هر ماه واریز و احکام حقوقی به موقع صادر می شد، متاسفانه دولت رئیسی شروع خوبی نداشت و حقوق مرداد ماه بازنشستگان کشوری با دو سه روز تاخیر پرداخت شد. فعلا این بی نظمی رو می ذاریم به حساب تحویل و تحولات انتقال قدرت از دولت قبل به دولت جدید. خدا کنه این دولت، مثل دولت احمدی نژاد بی نظم نباشه.- من و کامی هنوز واکسن نزدیم چون منتظریم فایزر بیارن! تا همین چند وقت پیش به هر کی می گفتم منتظر فایزریم، مسخره می کرد، اما من مطمئن بودم غیر ممکن وجود نداره و فایزر هم وارد می شه!  پی نوشت1: باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد! حقوق شهریور ماه رو بیست و هشتم ریختند، یعنی دو روز زودتر از سی ام که دولت روحانی واریز می کرد.پی نوشت2: فقط 2 ماه حقوقها رو زودتر ریختند. فایزر هم نیاورند، گرونی بیداد می کنه و هر روز وضع مردم بدتر از روز قبل می شه. ما داریم تاوان چه چیزی رو می پردازیم و تا کی می خواد این روزهای سیاه و تاریک ادامه داشته باشه؟8 دی 1400: سه ماه پیش برنج بهترینه ی پونل رو کیلویی 51000 تومن خریدیم. دو ماه پیش 53000 تومن. ماه قبل 55000 تومن. امروز به نمایندگی برنج پونل زنگ زدیم گفت قیمت جدید 66000 تومن. بعد با وقاحت تمام اعلام می کنند که تورم کنترل شده نوشته شده در  سه شنبه دوم شهریور ۱۴۰۰ساعت 15:51&nbsp نویسنده مریم  اقتصاد مقاومتی...ادامه مطلب
ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 64 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 18:23

آقای رحیم زاده روزهایی که نگهبان بود، نمی آمد، برای همین فریبرز مجبور شد در غیاب آقای رحیم زاده، شازده پسرشو بیاره خونه مون، تا کاشی های حمام رو خراب کنه.فریبرز خودش خیلی جوون می زنه، برای همین ما با اقتصاد مقاومتی...ادامه مطلب
ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 149 تاريخ : شنبه 30 فروردين 1399 ساعت: 13:42

خاطرات بنایی- قسمت شانزدهم (کاشیکار)معمار ساعت 7 صبح روز یکشنبه زنگ در خونه ی ما رو زد! فریبرز قبلا از نظم و انضباط کاری معمار، برای ما گفته بود، برای همین وقتی من دیدم معمار بر خلاف اکثر کسانی که تا الان تو خونه ی ما مشغول به کار بودند اقتصاد مقاومتی...ادامه مطلب
ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 157 تاريخ : شنبه 30 فروردين 1399 ساعت: 13:42

4 ماه و نیم پیش به خاطر درگذشت خواهر آقای عباسی پست زدم و بهشون تسلیت گفتم و متاسفم که امروز باید خبر درگذشت پدرشون رو به اطلاع شما دوستان عزیز برسونم.کی مسئول مرگ نابهنگام عزیزان ماست؟ چینی ها؟ هواپی اقتصاد مقاومتی...ادامه مطلب
ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 155 تاريخ : شنبه 30 فروردين 1399 ساعت: 13:42

سلامدیشب پسرخواهر بزرگم (همون خواهرم که سال 86 فوت کرد) زنگ زد، حال خانم و بچه هاشو پرسیدم و بلافاصله در ادامه سوال کردم مادر خانمت چطوره؟ حالش خوبه؟پسر خواهرم گفت برای همین زنگ زدم! امروز غروب، مادر اقتصاد مقاومتی...ادامه مطلب
ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 155 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 4:54

متاسفانه یک وقفه ی طولانی (سه ماهه) بین نوشتن خاطرات بنایی افتاده، برای همین علاوه بر اینکه من جزئیات رو فراموش کردم شاید از این به بعد جریاناتی که پشت سر گذاشتیم رو پس و پیش تعریف کنم البته امیدوارم اقتصاد مقاومتی...ادامه مطلب
ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 177 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 4:54

خاطرات بنایی- قسمت سیزدهم(کاشی چسبی یا دوغابی؟) بعد از اینکه فریبرز شرح وظایف آقای مشهدی رو گفت، آقای مشهدی رفت و بلافاصله کاشیکار که یک آقای مسن و کم حرف و جدی بود، زنگ در خونه رو زد و وارد شد.فریبرز با اینکه خودش خیلی ابهت و جذبه داره، اما به خاط اقتصاد مقاومتی...ادامه مطلب
ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 180 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 4:54

<strong>بنایی</strong> به <strong>زبان</strong> <strong>تصویر</strong>! توضیحات:تصویر اول: اینجا آشپزخونه ست، آقای رحیم زاده دیوار بالکن و دیوار ورودی آشپزخونه رو خراب کرد و  تمام نخاله ها رو داخل گونی ریخت و بیشترشونو روی کولش گذاشت و از طبقه ی دوم به خیابون برد.روزهای ب اقتصاد مقاومتی...ادامه مطلب
ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 189 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 4:54